اهميت نيت در اسلام چيست؟
از دیدگاه اسلام هدف زندگی انسان قرب الی الله است و این حقیقت است كه كل زندگی انسان را توجیه می كند و آدمی را به سرمنزل مقصود و هدف خلقتی خود می رساند و كمال و سعادت او را تامین می كند.
اگر كسی نیت داشته باشد و تمام كارهای عبادی و غیر عبادی خود را با نیت نزدیك شدن به خداوند انجام دهد، تمام زندگی اش در راستای یك هدف و آن لقای الاهی و وصول به محبوب عالم سامان دهی می شود و از این طریق به تمامی آرزوهای انسانی و الهی خود خواهد رسید و در غیر این صورت تمام زندگی او از مسیر صحیح خود خارج خواهد شد و به گمراهی و هلاكت خواهد افتاد.
با این تعریف اكنون معلوم می شود كه چرا در روایات اسلامی گفته شده است كه نيّت جان عمل است. اینكه می گویند در هنگام عبادت نيّت كنید، به این معنا نیست كه مثلاً هنگام خواندن نماز انسان در ذهن خود ترسیم كند كه چهار ركعت نماز ظهر بجا می آورم «قربه إلی الله». بلكه نیت؛ یعنی قصد؛ یعنی مقصد داشتن، هدف داشتن و در اصطلاح دین نیت به این معنی است كه انسان در عبادتش قصد كند كه به رنگ خدا در آید ، با پرستش هستی به شكل آن در آید و مظهر وجود و اسماء و صفات آن شود و به خدای متعال نزدیك گردد. نيّت، انبعاث و پرش روح است. انبعاث روحی است كه به سمت خدا پرواز میكند؛ همان نیتی كه از عمل برتر است. از این رو گفته اند خدای سبحان را با نيّتهای صادق مسئلت كنید.
به خصوص در زمینه زندگی عرفانی و عبادت خداوند یكی از مسایل بسیار مهم ، مساله «نیت» است. «نیت» روح هر عبادتی به شمار می آید و ارزش عبادت، ارتباط تام و تمام به نیت انسان دارد. اگر نیت عبادت درست نباشد، آن عبادت هرچه هم حجم آن زیاد باشد، كمترین فایده را برای انسان نخواهد داشت.
ما در كارهای عادی و روزمره زندگی خود نیز برای نیت ارزش زیادی قایلیم و به كارهایی ارزش و بها می دهیم كه از انگیزۀ صحیحی برخوردار باشند. برای مثال، اگر دوستی به هنگام احوالپرسی با ما، الفاظی از قبیل: «فدایت شوم، دوستت دارم، قربانت گردم، دلتنگت بودم و ...» را به كار ببرد و ما بدانیم كه این حرفها واقعاً از روی محبت و صمیمیت اظهار می شود، این اظهار ارادت او برای ما بسیار ارزشمند است و البته محبت و ارادت ما هم به او زیاد می شود.
اما اگر بدانیم این حرفها را به منظور فریب دادنمان می زند و نیرنگی است برای آنكه از ما استفاده ای ببرد، هیچ ترزشی برای این اظهار ارادت ظاهری او قایل نمی شویم، بلكه هرچه بیشتر این رفتار را تكرار كند، انزجار ما از او بیشتر می شود. ظاهر هر دو كار یكی است، ولی این نیت است كه باعث تفاوت آشكار در قضاوت ما می شود. اگر كسی نسبت به ما حركاتی را كه ظاهرش احترام و تعظیم است انجام دهد، ولی بدانیم نیت او از انجام آنها مسخره كردن است، نسبت به او چه حالتی پیدا می كنیم؟ نه تنها آن را ارزش نمی دانیم، كه ضد ارزش قلمداد می كنیم. بنابراین، این یك قاعده كلی است كه افراد عاقل برای ارزش یابی برخی از كارها، به ظاهر آن نگاه نمی كنند، بلكه دقت می كنند كه با چه نیتی انجام شده است.
البته این كه در هر مورد، چه درصدی از ارزش را به نیت می دهند و چه درصدی را به سایر جنبه ها، بحثی گسترده و از بحث فعلی ما نیز خارج است.
آنچه در این جا می خواهیم از آن بحث كنیم «نماز» است. نماز می تواند منشأ ترقی انسان به مدارج و مرتبه هایی شود كه حتی تصور آن برای ما مشكل است. بسیاری از اولیای الهی در اثر نماز به مقامهایی رسیده اند كه ما حتی از درك و تصور آن عاجزیم و این حقیقت، انكار ناشدنی است.
در روایت است كه: اَلصَّلوۀُ مِعراجُ المُؤمِنِ؛ نماز معراج مؤمن است. آیا نماز تا كجا می تواند انسان را عروج دهد؟ باید گفت تقریباً مراتب معراجی كه در سایه نماز می تواند به دست آید، بی نهایت است.
از سوی دیگر همین نمازی كه معراج است، می تواند انسان را به قعر جهنم بفرستد! این دو اثر متناقض از یك عمل واحد، مربوط به دو نیت مختلف می شود. یك نیت باعث می شود نماز، انسان را در ملكوت بالا ببرد، ولی همین نماز با نیتی دیگر، انسان را در جهنم سقوط می دهد.
در این زمینه، امام صادق علیه السلام می فرماید: دو نفر وارد مسجد می شوند و هر دو نماز می خوانند، اما یكی با نماز خواندن از عذاب و آتش نجات پیدا می كند و بهشتی می شود، و دیگری به سبب همان نماز جهنمی می شود. پرسیدند: یا ابن رسول الله! چگونه چنین چیزی ممكن است؟
امام صادق علیه السلام فرمود: نفر اول به نماز خواندن خود می بالد و برای آنكه توجه دیگران را نیز جلب كند، قدری هم ركوع و سجود و اعمال نمازش را بهتر انجام می دهد و خضوع و خشوع تصنّعی آن را بیشتر می كند. به سبب چنین نیتی كه در نماز خود وارد می نماید، هم نماز را باطل می كند و هم باعث جهنمی شدن خود می گردد. اما شخص دوم وارد نماز می شود و نماز می خواند در حالیكه خجل، سرافكنده و در این فكر است كه آیا این نماز من مقبول خواهد شد یا نه، و در هنگام نماز حالت توبه به او دست می دهد و تصمیم می گیرد دیگر گناه نكند. این نماز باعث می شود از جهنم نجات پیدا كند و بهشتی شود. (بحار الانوار، ج72، باب117، روایت21)
نیت تا این حد می تواند ارزش عمل را تحت تاثیر قراردهد. از این رو، معیار ارزش گذاری كارهای عبادی و روح عبادت، «نیت» است. مهم این است كه عبادت را به چه «انگیزه ای» انجام می دهیم.
اهمیت و نقش نیت در اعمال، تا بدان حد است كه ما می توانیم به جز عبادتهای اصطلاحی، از راه نیت، كاری كنیم كه تمام اعمالمان عبادت شود! حتی كارهایی از قبیل: خوردن، آشامیدن، خوابیدن، استراحت كردن و لذت حلال بردن نیز می تواند طوری واقع شود كه عبادت به شمار آید! البته این در صورتی است كه در همه افعال خود «رضایت خداوند» را مد نظر داشته باشیم. اگر هر نشست و برخاست و هر عملی را كه انجام می دهیم، قصدمان واقعاً این باشد كه رضایت و خشنودی خدا را به دست آوریم، آن عمل، عبادت می شود.
البته تفاوت عبادتهای خاص با سایر اعمال این است كه در سایر اعمال، اگر آنها را به قصد رضایت الهی انجام ندهیم، مشكلی ندارد و ما را جهنمی نمی كند، ولی عبادات خاص مثل نماز و روزه، اگر به قصد ریا انجام شود، فرد را به جهنم خواهد فرستاد.
در خصوص نماز باز هم تاكید می كنیم كه در مورد نیت آن بسیار حساس باشیم. اگر نیت نماز درست شد، گوهری قیمتی خواهد شد كه انسان را به اوج تقرب الی الله عروج خواهد داد و قدر و ارزش آن از تصور بیرون است.
اگر هم خدای ناكرده نیت نماز فاسد شد، همان گوهر گرانبها نه تنها از ارزش و اعتبار می افتد، كه تبدیل به عنصری مضر و زیان بار می گردد و صاحب عمل را تا جهنم به دنبال خود می كشد. از خدای متعال می طلبیم كه توفیق اخلاص در همه عبادتها، به ویژه نماز را به همه ما عنایت فرماید.
منبع : پرسمان دانشجویی
نظرات شما عزیزان: